معماري گذشته
معماري مناطق كويري در عين پاسخگويي به نيازهاي انسان و شرايط محيط، جلوه
هايي از تجلي كالبد بخشيدن به ارزش ها و باورهاي فرهنگي جامعه را نيز به نمايش مي
گذارد مانند بهره گيري از سلسله مراتب، كه در عين اينكه توجه به درون و بطن را به
زيبايي نشان ميدهد، با ايجاد قلمروهاي مختلف (خصوصي، عمومي، نيمه عمومي و...)
محرميت، خلوت و خصوصيت و امنيت مورد نياز اهل خانه و حرمت خانواده و تجلي ارتباط
انسان و طبيعت و فضاي زندگي را در حد اعلايي فراهم مي كند.
در معماري سنتي،
جايگزيني و استقرار عناصر و اجزاء در رابطه اي هماهنگ و منطقي و تكميل كننده با
ساير اجزا است. اين هماهنگي در مقوله تناسب ها،اندازه ها ، رابطه انسان و طبيعت و
عناصر طبيعي قابل تعريف و شناخت است. در اين مناطق با وجود شرايط نامطلوب محيطي
(عدم وجود رطوبت مناسب، دماي بهينه و ... ) بهره گرفته شده و هم از مفاهيم و
نمادهاي معنوي در ايجاد فضاها به زيبايي و زيركي خاصي استفاده شده است كه جنبه
سلامت رواني و باورهاي ديني را در بطن خويش نهفته دارد. سيستم حياط مركزي با آب
نماها،درختان و بازي نور و سايه،نمونه هايي از اين دقت و توجه به ايجاد شرايط
بهينه براي آسايش در اين مناطق است.
در معماري كويري به
مسئله انرژي، منابع طبيعي و بهره برداري درست از آفتاب، جهت ها، باد و ... (به
عنوان منابع پايدار انرژي در مقابل سوخت هاي فسيلي ناپايدار) توجه خاص شده است تا
حدي كه، يكي از ويژگيهاي بارز معماري اين مناطق مي باشد. شايد بتوان گفت دوري از
اسراف و بطالت، استفاده از مصالح بومي، انتخاب رنگ و اشكال مناسب،توجه به نوع و
روش بهره گيري از منابع طبيعي،انتخاب منابع انرژي مناسب ، تلفيق جنبه هاي معنوي و
مادي حيات به عنوان بنياد و حتي مسلط بر فعاليتهاي انسان و نتايج حاصله از آنها،
احساس مالكيت انسان بر اشياء و فضاها به عنوان عاملي در جهت حفاظت و بهره برداري
بهتر از آنها، توجه به روح جمعي به جاي فردگرايي و نمايش، كمال جويي انسان و كمال
بخشي به آن و بسياري ويژگيهاي ديگر را ميتوان شاخصه هاي اصلي معماري بومي دانست.
2- سابقه شهر
يزد (سير تحولات زيستي و كالبدي در يزد)
به طور كلي در
سرزمين هاي اسلامي، شهر اسلامي را ميتوان مجموعه اي از مناطق و محلات متجانس و
همگن دانست. گروههايي كه در اين مناطق مي زيسته اند،هويت،مذهب و قوميت خود را
براي قرن ها همچنان حفظ كرده اند. بررسي ها نشان ميدهد كه در گذشته، شهر يزد داراي
محلات متعددي بوده است. محلات شهر، جايگاه زندگي طبقات اجتماعي مختلف، صاحبان
مشاغل گوناگون و پيروان اديان مختلف بوده است. روابط نزديك اقتصادي، اجتماعي، نظام
محله اي ويژه شهرهاي سنتي و شيوه توليد كارگاهي بر سازمان اجتماعي فضايي شهر تأثير
داشته است، بطوريكه در يك محله، بخش هاي اعيان نشين،صاحبان كارگاههاي خصوصي و
فقيرنشين كنار هم قرار داشته و يا دو محله متعلق به اعيان و تهيدستان شهري كنار هم
قرار مي گرفته است. خانه هاي اعيان نشين معمولاً مشخص و مانند مراكز محلات در
تقاطع و يا در مسير گذرگاههاي اصلي قرار داشته است.
در محلات شهر يك نفر
از بزرگان محله از طرف اهالي انتخاب مي شد كه نقش رئيس محله را داشت. بزرگ محله را
گاهي،كلانتر مي ناميدند كه در اين صورت نقش وي مهمتر بود.
رابطه توليد و كار
به صورت رابطه بين استادكار و شاگرد در صنايع وجود داشت و معمولاً كار طاقت فرسا
به صورت ميراث به فرزندان و شاگردان منتقل مي شدند.
كارگاهها در مسير
گذرگاههاي اصلي شهر و يا در تقاطع آنها قرار داشت. برخي نيز از خانه هاي خود به
صورت كارگاه استفاده مي كردند كه در اين صورت توليد شكل خانگي پيدا ميكرد،
كارگاههاي نساجي كه با شركت زنان و فرزندان اداره مي شد نقش اساسي در اقتصاد خانه
داشت و خانواده را به عنوان يك سازمان اقتصادي فعال مي نمود. اساس اقتصاد شهر را
به ويژه صنعت نساجي كارگاهي تشكيل مي داده است.
امروزه اشكال پيچيده
روابط اجتماعي – اقتصادي و دگرگون شدن توليد شهري در يزد و تسلط وجه توليد كارخانه
اي بر كارگاهي و قرارگيري شهر در شبكه ارتباطات اجتماعي اقتصادي، در سطح كشور،
باعث شده كه نظام محله اي در شهر از ميان برود و محله به عنوان يك واحد زندگي شهري
به شكل گذشته اهميت خود را از دست بدهد.
شهر يزد، مانند
بسياري از شهرها از زمان قاجار و شروع روابط ايران و اروپا شروع به تغييراتي نمود.
هر چند اين تغييرات چندان باعث به هم ريختن سيستم هاي كالبدي و روابط اجتماعي –
اقتصادي شهر نشد. تغييرات در نظام هاي شهري و محله اي به صورت مشخص از دوران پهلوي
اول و خصوصاً در دهه هاي چهل و پنجاه به وقوع مي پيوندد.
ورود ماشين به سيستم
هاي ارتباطي شهر، سرعت تحولات،گسترش ارتباط و يك نوع تجدد خواهي و شيفتگي در
برابر غرب باعث ايجاد شبكه هاي دسترسي جديد يعني خيابان ها با سيستم شطرنجي و شبكه
اي،همچنين ايجاد محلات جديد در حاشيه شهر با سيستم هاي ساخت و ساز نوين گرديد.
اين حركات همراه با تغيير در سيستم روابط اجتماعي و ايجاد ادارات دولتي و ايجاد
كارخانه ها و كارگاههاي جديد و بزرگ همراه بود كه به صورت عمده تغيير سيستم سكونتي
و كالبدي را از حالت سنتي ودر بافت قديم و الگوهاي گذشته به سيستم شهرسازي جديد و
فارغ از روابط اجتماعي – اقتصادي گذشته طلب مي نمود.
3-1- مقدمه
هر واحد جغرافيايي
در مقياس كوچك (micro) و چه با مقياس كلان (macro) بعنوان يك سامانه زيستي و حياتي از عناصر متشكله جاندار و بيجان
كه هر يك روابط متقابل و پيچيده اي دارد تشكيل ميشود در اين ميان اقليم نه تنها
بعنوان يك جزء بلكه به صورت يك عامل هويت و ماهيت بخش ويژگيهاي عمومي ساير اجزاء
متشكله يك اكوسيستم يا زيست بوم را نيز تعيين مي كند. بطوريكه بسياري از خصوصيات
طبيعي اكولوژيكي انساني مانند پوشش گياهي، وضعيت آبهاي سطحي و زيرزميني، ساز و كار
فرسايش و حتي معيشت انسانها نيز تا حدود زيادي به ويژگيهاي آب و هوايي و اقليم
شناسي بستگي دارد اين مسئله در زيست بوم هاي خشك و بياباني و مناطق كويري نيز صادق
است و همين عوامل محيطي هستند كه در تعيين نحوه پراكندگي، چگونگي سازگاري موجود
زنده با محيط و نيز ساختار اجتماعات زيستي نقش اساسي را برعهده دارند. بطور مثال
هر گياه يا جانور براي مقابله با عامل اقليم كه تأثير آن از حدود امكانات موجود
زنده خارج است بايد خود را با شرايط اقليمي سازگار كند و هر چه توانايي يك سيستم
زنده در دفع اختلالات وارده بيشتر باشد به همان نسبت در تعادل اكولوژيكي آن
تأثيرگذار بوده و آن سيستم پايدارتر خواهد بود.
لذا شناخت هر چه
دقيق تر و همه جانبه مسائل اقليمي ميتواند به نوعي در پايداري زيست بومها (بخصوص
در مناطق خشك و بياباني ) نقش مؤثري داشته باشد.
3-2- خصوصيات اقليمي
مناطق گرم و خشك (فلات مركزي)
در اين اقليم كه
بيشتر مناطق نيمه استوايي را شامل ميشود بدليل وزش بادهاي مهاجر كه از جنوب غربي و
شمال غربي به طرف استوا در حركتند هوا بسيار خشك است اين بادها هنگام عبور از قاره
هاي بزرگ بيشتر رطوبت خود را از دست مي دهند علاوه بر اين در مناطق نيمه استوايي
كه جزء مناطق پرفشار هستند هوا به دليل حركت از قسمت هاي بالايي اتمسفر به پائين
گرم و خشك مي شود توجه به خشكي هوا در اين مناطق كه با ويژگيهاي ديگري همراه است
از نظر تأمين آسايش انسان و در نتيجه طراحي ساختمان اهميت فراواني دارد. در شكل
(4-1) و نمودار (4-1) حوزه هاي اقليمي مختلف جهان نشان داده شده و خصوصيات اقليم
گرم و خشك با ساير اقليم ها مقايسه گرديده است. تابش مستقيم آفتاب در اين مناطق
شديد است و 700 تا 800 كيلو كالري در هر ساعت در متر مربع (K.Cal/n/m) در سطوح افقي انرژي
توليد مي كند و با افزايش پرتو منعكس شده از سطوح باير زمين شدت آن بيشتر مي شود
آسمان اين مناطق در بيشتر مواقع سال بدون ابر است ولي معمولاً بعد از ظهرها در اثر
گرم شدن و حركت لايه هاي هواي نزديك به زمين مه و طوفان گرد و غبار پديد مي آيد.
رطوبت كم و نبودن ابر در آسمان باعث ميشود دامنهي تغييرات دماي هوا در اين مناطق
بسيار زياد شود در تابستان تابش آفتاب در طول روز سطح زمين را تا 70 درجه
سانتگيراد گرم مي كند در حاليكه هنگام شب دماي سطح زمين به سرعت كاهش مي يابد و به
15 درجه سانتيگراد يا پايينتر مي رسد دماي هوا در روزهاي گرم تابستان به 40 تا 50
درجه سانتيگراد و در شب ها به 15 تا 25 درجهي سانتيگراد مي رسد در فلات مركزي كه
بزرگترين منطقهي ايران است. شكل (4-2) و اطراف آن را ناهمواريهاي مرتفعي محصور
كرده صرفنظر از حاشيهي متصل به ارتفاعات و برخي حوزه هاي مستقل داخلي شرايط آب و
هوايي گرم و خشك است و از جمله مشخصه هاي آن زمستان هاي سخت و سرد و تابستان هاي
گرم و خشك است.
ويژگيهاي
معماري بومي مناطق گرم و خشك
ساكنين مناطق گرم و
خشك براي غلبه بر مشكلات آب و هوايي اين نواحي تدابير زير را انديشيده اند.
1) بطور كلي در اين
مناطق ساختمانها با مصالحي از جمله خشت و گل كه ظرفيت حرارتي زيادي دارند بنا شده
اند در مناطقي كه شرايط آب و هوايي بسيار حاد است با ساختن خانهها در دل تپه ها
يا زيرزمين زمان تأثير را به بي نهايت رسانده اند و بدينوسيله از شرايط حرارتي
متعادل عمق زمين استفاده كرده اند.
2) پلان ساختمان ها
تا حد امكان متراكم و فشردگي پلان، باعث به حداقل رساندن تبادل حرارت از طريق
جداره هاي خارجي ساختمان هم در تابستان و هم در زمستان مي شود و در نتيجه تا حد
زيادي از نفوذ حرارت به داخل ساختمان در تابستان يا زمستان جلوگيري ميكند.
3) ساختمان ها
معمولاً در بافتهاي متراكم و مجموعه هاي بسيار فشرده بنا شده است به ترتيب تلاش
شده است بيشترين سايهي ممكن بر سطوح خارجي ايجاد شود و فشردگي مجموعه تودهي كل
مصالح ساختماني افزايش يافته و زمان تأخير به حداكثر رسيده است.
4) در بيشتر نواحي
اين مناطق به دليل بارندگي كم و در نتيجه كمبود چوب سقف ساختمانها به شكل خرپشته –
تاق يا گنبد و بدون هيچ اسكلتي از خشت خام و گل ساخته شده است البته در مناطق نيمه
بياباني به دليل اعتدال نسبي هوا و وجود چوب نسبتاً كافي بيشتر بام ها از چوب و به
شكل مسطح ساخته شده است.
5) به منظور كاهش هر
چه بيشتر حرارت ايجاد شده در ديوارها در اثر تابش آفتاب به آنها معمولاً سطوح
خارجي سفيدكاري شده است.
6) در اين مناطق
تعداد و مساحت پنجرهي ساختمان به حداقل ميزان كاهش يافته و براي جلوگيري از نفوذ
پرتوهاي منعكس شده از سطح زمين اطراف پنجره ها در قسمتهاي فوقاني ديوارها تعبيه
شده است.
7) در مناطق گرم و
خشك بر خلاف مناطق معتدل و مرطوب سعي شده است از ايجاد كوران و ورود هواي خارج به
داخل ساختمان از طريق پنجره ها يا قسمتهاي بازشو به ويژه در هواي گرم جلوگيري شود
ولي تدابير ديگري از جمله ايجاد بادگير براي خنك سازي هواي داخلي بصورت طبيعي
انديشيده شده كه بسيار مؤثر است.
8) استفاده از
حياطهاي داخلي درخت كاري شده و معطوف ساختن فضاهاي زندگي به اين حياطها از عمده
ترين ويژگيهاي معماري در مناطق گرم و خشك است حياطهاي داخلي كه شامل درخت حوض و
سطح گياه كاري شده است يكي از مؤثرترين عوامل ايجاد رطوبت در اين گونه مناطق است.
3-3- حدود و
موقعيت جغرافيايي استان يزد
جغرافياي سرزمين به
گونه اي است كه قسمت اعظم آن را مناطق خشك و نيمه خشك تشكيل ميدهد دو رشته كوه
البرز و زاگرس در شمال و غرب كشور همچون ديواره هايي مرتفع مانع ورود توده هاي آب
و هوايي مرطوب به مناطق وسيع مركزي ايران شده و يكي از عوامل مهم كويرهاي پهناور
لوت و نمك در اين مناطق است...
:: برچسبها:
دانلود ,
رایگان ,
پژوهش ,
ورد ,
word ,
معماری گذشته ,
مقاله معماری ایرانی ,
مقاله معماری ایران باستان ,
معماری ایران باستان ,
معماری ایرانی ,
باستان شناسی ,
بناهای تاریخی ,
:: بازدید از این مطلب : 81
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0